در آن سالها که لِینی فاینگولد یک دانشجوی معمولی رشته حقوق بود هرگز فکرش را هم نمیکرد که روزی زندگیش تا این اندازه با نابینایان و سایر معلولین گره بخورد. او البته همواره به مسائل مرتبط با حقوق معلولین و اقلیتها علاقه مند بود اما این علاقه زمانی عمیقتر شد که یک کار موقت در مرکز حمایت از حقوق معلولین برایش پیدا شد. فاینگولد پس از پایان همکاریش با آن مرکز به مدت چهار سال با مؤسسه برکلی در کالیفرنیا همکاری کرد و پس از آن برای این که بتواند در کنار کار کردن از دو دختر خردسال خود نیز نگهداری کند، به فکر راهاندازی یک مرکز حقوقی خانگی برای دفاع از حقوق معلولین افتاد. فاینگولد بر این باور است که میتوان با چانهزنیهای هدفمند تمامی حقوق فراموش شده معلولین را احقاق کرد. یکی از اولین مسایلی که نظر او را جلب کرد، مشکلی بود که افراد ویلچیر نشین در هنگام بنزین زدن با آن مواجه بودند و آن مشکل این بود که ارتفاع پمپهای بنزین به گونهای تنظیم شده بود که آنها نمیتوانستند خود به تنهایی این کار را به انجام برسانند. فاینگولد توانست با ترتیب دادن تجمعات و بهره گیری از تکنیک چانهزنی هدفمندش این مسأله را اصلاح کند.
قدم اول برای دسترسی نابینایان به اطلاعات
آن طور که فاینگولد به خاطر میآورد اولین ورودش به دنیای نابینایان زمانی اتفاق افتاد که با یک فرد نابینا برخورد کرد که از این که رانندههای اتوبوس نام ایستگاهها را اعلام نمیکردند بسیار عصبانی بود. در سال 1990 قانونی به این منظور وضع شده بود اما این قانون توسط رانندگان اجرا نمیشد. فاینگولد توانست با برقراری تماسهای تلفنی و نامه نگاریهای فراوان و استفاده از کمک مراجعان نابینایش بر این مشکل فائق آید. سپس به فکر سایر بخشهای زندگی روزمره نابینایان افتاد. در آن روزها هیچ فرد نابینایی در امریکا قادر نبود امورات بانکی خود را به تنهایی انجام دهد. فاینگولد و همکارش لیندا دارداریان توانستند بانکهای کالیفرنیا را مجاب کنند که از دستگاههای ای تی ام سخنگو استفاده کنند و سایر بخشهای خود را به گونهای تجهیز کنند که برای نابینایان هم قابل استفاده باشد. در آخر حتی کار به جایی رسیده بود که توانسته بودند بانکها را موظف کنند که نامههایی را که از سوی آن بانکها به منازل نابینایان و کمبینایان فرستاده میشد به صورت بریل یا درشتنویسی ارسال کنند. ارائه خدمات مناسب برای نابینایان در فروشگاههای زنجیرهای، در اختیار قرار دادن اطلاعات پزشکی بیماران نابینا و کمبینا در قالبهای قابل استفاده برای آنها در بیمارستانها و همچنین ملزم کردن سالنهای تئاتر و سینما به استفاده از نسخههای توضیحدار فیلمها و نمایشها برای مشتریان نابینا از دیگر موفقیتهایی بود که این وکیل دوستدار نابینایان به آن دست یافته است.
فاینگولد چگونه کار میکند؟
او در باره نحوهی کار خود میگوید: تمام مواردی که ما پیگیری کرده ایم به پیشنهاد خود نابینایان بوده است. در قدم اول فرد نابینا نامهای به شرکت مورد نظر خود نوشته و طی آن از آن شرکت میخواهد که تغییرات لازم را برای مناسبسازی انجام دهد. در صورت ثمربخش نبودن آن نامه، فاینگولد و همکارانش وارد عمل شده و شروع به مذاکره با آن شرکت میکنند. برای وکلای شرکت توضیح میدهند که چنانچه این تغییرات انجام شود، به مراتب هزینه کمتری به شرکتشان تحمیل خواهد شد. طی این مذاکرات سعی میکنند شرکت را متقاعد کنند که تغییرات را انجام دهند. اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، وکلایی که با فاینگولد همکاری میکنند موضوع را از طریق دادگاههای ذیربط پیگیری میکنند. فاینگولد در مورد هزینههای این کار هم میگوید: بر اساس قانونی که در کشور آمریکا اجرا میشود، تمامی هزینههای مربوط به دادرسی بر عهده کسی است که رای به ضررش صادر میشود. در این روند نیز معمولا بازنده همان شرکتی است که از مناسبسازی خدمات خود سر باز میزند بنا بر این در این راستا هیچ هزینهای متوجه ما نمیشود. خانم فاینگولد این روزها مشغول نگارش کتابی است که در آن قرار است خاطرات و تجربیات خود را از چانهزنیهای هدفمندش در زمینه حقوق معلولین و اقلیتها در اختیار دیگران قرار دهد.